سایت بزرگ تکصدا نت

خوش آمدید نظر فراموش نشه...
با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ سایت بزرگ تکصدا نت خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

محترم

آقای محترم….به عشقت از سر مهربونی نگو توله سگ…! خانم محترم..به عشقت از سر مهربونی نگو کره خر…! هم توله سگ یه روز بزرگ میشه پاچه میگیره….! هم کره خر بالاخره یه روز خر میشه جفتک میندازه…!)
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

چای

مامان و بابام نشسته بودن داشتن چایی میخوردن،به مامانم گفتم : خوب حال میکنیدا پسر به این ماهی دارید چند لحظه سکوت کردن و بهم خیره شدن بابام یه آخی کشید و با افسوس به مامانم گفت : چاییتو بخور….
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

گدا

تو خارج حتی گداهاشونم خارجی حرف میزنن ….. ما کجائیم و اونا کجا….
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

جالب

یه تاکسی شخصی اومد مسافر بزنه بد تاکسی خطیه نزاشت اومد بزور یارو رو برد تو ماشین خودش بد یه کم جلوتر تصادف کرد |: کلـــــــید‌ اســــــــرار =))))
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

مدیر

اگه کسی بهت گفت دوستت دارم آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو : اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:کلیپ گیتار قشنگ,عکس خواننده, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

بکش بکش

اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین : >بکش ! بکش راحتم کن معطل چی هسسی؟ د یالا لعنتی ! تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده. البته در مورد سیلی پدر کاملا بی نتیجه بوده !
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

نعل

بخاطر میخی نعلی افتاد.بخاطر نعلی اسبی افتاد بخاطر اسبی سواری افتاد.بخاطر سواری جنگی شکست خورد بخاطر شکستی مملکتی نابود شد و همه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود…!!!
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

غورباقه

یه سوالی هست مدت هاست ذهن ِ منو مشغول کرده .. من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد اون روز اول … چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

قوه الهی

به منشی شرکتمون میگم برو تو پروگرام فایل میگه کامپیوترو روشن کنم ؟ گفتم نه , چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی.
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 6 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

GOD

یه کشیشی داشته توی یه بیابون می رفته، میفته تو یه چاه. هی داد زد خدایا کمکم کن خدا کمکم کن. یه ماشین آتش نشانی اومد، یه طناب انداخت و گفت طنابو بگیر بیا بالا. کشیش گفت ولم کن فقط خدا باید کمکم کنه، خدا بهم کمک می کنه. گفت طنابو بگیر بابا همینجا میمیریا. گفت نه خدا به من کمک می کنه. کشیش میمیره میره اون دنیا به خدا میگه خدا من این همه به تو ایمان داشتم این همه عبادت کردم، چرا کمکم نکردی؟ خدا بهش گفت آخه بی پدر و مادر، تو نگفتی ماشین آتش نشانی وسط بیابون چیکار میکنه !!!
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 2 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

نامه جالب پسر به پدر

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، باتعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند : پدر عزیزم، با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دخترجدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو ...رو بگیرم.من احساسات واقعی رو با نازنین پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما میدونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ،لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون ... حامله است. نازنین به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون.  ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. نازنین چشمان من رو به روی حقیقت بازکرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون میکاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و نازنین بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 21 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز،مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت روببینی. با عشق، پسرت، . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پاورقی: پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه علی.فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 2 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

فرهنگ لغت جدید

کادو : برادر دوم کاسه : برادر سوم کافور : برادر چهارم کامیون : برادر وسطی کره حیوانی : بیچاره ناشنواست باکتری : پ ن پ با قوری بیگلی بیگلی:پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی big lee‌ ۱,۲,۴,۵,… : کوسه فلافل : فَ لا فَ ل ، پَ نه پَ در زبان عربی ! فیله گوساله : فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها بی‌ کربنات : یکی‌ از فحشهای رایج میان شیمیدانان فیروز کریمی : در روز مرا حمل کنید Acrobat reader: ژیمیناستی که موقع اجرا اشتباه میکند باقرخان : خواننده‌ای که در هنگام خواندن قر می‌‌دهد قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود ! وایمکس : درنگ چرا ؟! البرز: عربها به « پرز » گویند ! چرا عاقل کند کاری‌ :‌ یک ضرب المثل شیرازی ! شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد ! هردمبیل : جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود ! مختلف : مرگ مغزی ! توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن ! یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ ها ! غیرتی : هر نوع نوشیدنی به جز چای ! پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد ! اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن ! نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت ! تهرانی : تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه ! کاشمری : در آرزوی ازدواج ! ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد ! خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است ! ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ : ( ﻓﯿﻞ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ) ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ !
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 1 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

تا حالا دقت کردین؟

دقت کردین توی بعضی کلاسا آدم مثل خرس خوابش میاد ولی وقتی کلاس تموم میشه این حس کاملا بطرف میشه ؟  **** دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟  **** دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟  **** تا حالا دقت کردین بعضی وقتا یه صحنه ای رو میبینید احساس میکنید که قبلا یه جایی اونو دیدید و حالا داره تکرار میشه . . . !  **** دقت کردین همیشه سطح مسابقات از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟  **** دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار ؟  **** دقت کردید وقتی اس ام اس میفرستید و پیامتون ۲ تا میشه اول قسمتهای ادبی مثل ” ؛ ، ! ” حذف میکنید ؛ وقتی جواب نداد کلماتُ میچسبونیم ، مثلا صبحبخیر بجای صبح بخیر ، شبخوش بجای شب خوش ، بسلام بجای سلام برسون . . . وای از اس ام اسی که باتمام فشرده سازی فقط و فقط ۲ حرف اضافی داشته باشه و راه نداشته باشه یک اس ام اس کنی ؛ اون موقع از لج همراه اول یا ایرانسل کلی چرت و پرت اضافه به پیام میکنی که پیام اضافی هدر نره . . . ! دریغ از وقتی که صرف فشرده سازی کردیم بخاطر ده تومن ینی اگه این وقتُ برا درس میزاشتیم ، PHD گرفته بودیم !  **** دقت کردین بهترین ایده هارو برای دیگرون داریم و برای خودمون عملا هیچی ؟!  **** دقت کردین که اگه بخوای خلبان بشی ، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری ، سالمِ سالمی ؟  **** دقت کردید هر موقع بد تیپ میزنید یه نفری ک خیلی مهمه واستون رو میبینید !  **** دقت کردین وقتی تو یه فیلم خودمونه میبینیم احساس زشت ترین ادم رو زمینو داریم ؟  **** دقت کردین وقتی یه چیزی از دستمون میفته سعی میکنیم با پا بگیریمش یا میزان ضربه رو با پا بگیریم؟
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 1 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

لباس عروس

  پسر کوچولویی در مراسم عروسی از مادرش پرسید: “مامان، چرا دختره لباس سفید پوشیده؟ ” مامانش گفت: “این تو عروسی ها یه رسم هست که عروس لباس سفید بپوشه، بخاطر اینکه عروس خیلی خوشحاله و امروز بهترین روز زندگیشه.” پسر یه خورده فکر کرد و گفت: ” خوب چرا پسره (داماد) لباس مشکی پوشیده؟”    
[ دو شنبه 21 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 12 قبل از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]

اونوقت...

یه گلدون میخری ۱۰۰هزار تومن، هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب میشه! اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه میشه.  
[ پنج شنبه 19 / 11 / 1391برچسب:, ] [ 11 بعد از ظهر ] [ اسماعیل قاسمی ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 28 29 30 31 32 ... 47 صفحه بعد